به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار، حسين شريعتمداري در سرمقاله روزنامه کيهان نوشت:
1-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسيني(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا ميشود و دهها ميليون نفر عليه قاتلان اباعبدالله الحسين(ع) به کوچه و خيابان آمده و جنايت وحشيانه آنان را محکوم ميکنند، به طرفداران شمر و يزيد و ابنسعد و ابنزياد و حرمله و... اجازه داده نميشود که در ميان تودههاي عظيم و انبوه مردم عزادار حضور يافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا براي مردم توضيح بدهند که چرا در عاشوراي سال 61 هجري، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و ياران او را برزمين ريختهاند؟ و چرا سرهاي مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خيمهها را به آتش کشيده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شايد آنها براي آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دليل قانعکنندهاي داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلايل و نظرات خود را پيدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغيير کند! از کجا معلوم که تقصير اصلي با اردوگاه امام حسين(ع) نبوده است؟! و يا بخشي از گناه آن جنايت وحشيانه به خاطر برخي از اقدامات در همين اردوگاه نبوده باشد؟!
چرا با خواندن اين چند سطر عصباني شده و با خشم ابرو در هم کشيدهايد؟! و نگارنده را احمق! و يا دستکم، ديوانه تصور ميکنيد؟! و اين احتمال را پيش ميکشيد که شايد طرحکننده اين سوال با اردوگاه يزيد و ابنزياد سر و سرّي داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهيد گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و يزيد و ابنسعد به اندازهاي آشکار و بديهي است که کمترين نيازي به اثبات ندارد و نه فقط يک يا دو يا ده يا صد، بلکه هزاران دليل و سند غيرقابل انکار از جنايت وحشيانهاي که يزيديان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکايت ميکند. به گونهاي که جزئيترين ابراز ترديد در آن، تنها ميتواند ناشي از حماقت، ديوانگي و يا مأموريت و وابستگي ترديدکننده تلقي شود.
ثانيا؛ خواهيد گفت؛ که اردوگاه سيدالشهداء عليهالسلام غير از سخنان و بيانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخي از يارانش که آنهم در همهمه و شيهه اسبان مهميز خورده گم ميشد، هيچ تريبون ديگري نداشت ولي در همان حال اردوگاه يزيديان از تمامي تريبونهاي آن روز براي تبليغ نظر و ادعاي وارونه خود عليه اردوگاه حسيني(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراين آنچه نياز به بازخواني دارد، مظلوميت مولاي شهيد ما حسين بن علي(ع) است و آنچه نبايد به فراموشي سپرده شود- تا فرصت تکرار نيابد- شرح و تفصيل جنايات وحشيانه يزيد و شمر و عمرسعد و ابنزياد و حرمله و... است. مگر آن حراميان تاريخ، غير از آنچه با صداي بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشيدهاند، سخن ناگفته ديگري دارند که فرصت گفتن نيافته باشند؟!
ثالثا؛ شايد بگوييد؛ مگر تاکنون در هيچيک از مراسم بزرگداشت حماسه حسيني(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهاي؟! و مگر نميبيني که در اين مراسم فراگير و در عزاي سالار شهيدان، بيشتر از آنچه درباره مظلوميت مولاي شهيدمان حسين بن علي(ع) و علت قيام آن بزرگوار گفته ميشود، از انگيزه يزيديان در قتل مولاي شهيد(ع) و به اصطلاح دلايلي که براي ارتکاب آن جنايت بزرگ تاريخي آورده بودند، سخن در ميان است. و تمامي آنچه درباره انگيزه اباعبداللهالحسين عليهالسلام از قيام و انگيزه و چرايي ارتکاب آن جنايت از سوي حراميان، گفته و نوشته ميشود، مستند به اسناد غيرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراين، چرا تصور ميکنيد و به دروغ حنجره پاره ميکنيد که يزيديان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پيروان اباعبدالله الحسين(ع) درباره واقعه عاشوراي سال 61 هجري، يکطرفه به قاضي رفته و شمر و يزيد و ابنسعد و ابنزياد و بقيه حراميان را محکوم ميکنند!
بسيار خوب! نگارنده از ادعاي کاذب خود دست ميکشد و استدلال شما را قاطع، غيرقابل خدشه و پذيرفتني ميداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط يک ادعاي کاذب و سؤال جعلي است که منظور از طرح آن، شنيدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقي و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نيز از ژرفاي دل با شما عزيزان همراه و همعقيده است و براي مزيد اطلاع شما، اين توفيق حداقلي را دارد که با هربار نوشيدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسين(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهيد لعن و نفرين بفرستد. حتما ميپرسيد، در حالي که پاسخ ادعاي کاذب و پرسش جعلي خود را ميداني از طرح آن چه انگيزهاي داشتهاي؟! جواب آن است که ديروز يکي از نمايندگان مجلس که مدعي است هوشمند! و عاقل! و غيروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخي بديهي دارد، براي تبرئه سران فتنه آمريکايي، اسرائيلي 88 و پاککردن داغ ننگ وطنفروشي آنان بر زبان آورده و اين واقعيت را ناديده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سايت اينترنتي داخلي براي پمپاژ ادعاي دروغ تقلب و تلاش براي براندازي نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامي رسانههاي پردامنه دشمنان بيروني نظير بيبيسي فارسي، صداي آمريکا، العربيه فارسي، يورو نيوز فارسي، راديو زمانه، راديو و تلويزيون اسرائيل، شبکههاي تلويزيوني کشورهاي عربي و دهها شبکه تلويزيوني فارسي زبان در آمريکا و اروپا، شبکههاي اجتماعي فيسبوک، توئيتر و... نيز در خدمت همين پادوهاي وطنفروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بيانيه صادر کرده، مصاحبه ميکردند و... گفتني است که «گوگل» بزرگترين و معروفترين موتور جستجوگر، سرويس «ترجمه فارسي- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلي براي حمايت از سران فتنه آمريکايي اسرائيلي 88 راهاندازي کرده بود و فيسبوک به دستور رسمي وزارت خارجه آمريکا تعميرات سالانه خود را با همين منظور به بعد موکول کرده بود و...
2- چرا مأموران انتظامي در مرزها به قاچاقچياني که به سوي مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نميدادند ابتداء درباره انگيزه خود از حمله به مرزبانان توضيح بدهند و بعد مانع آتشافروزي آنان شوند؟! و يا چرا رزمندگان اسلام در جريان جنگ تحميلي بيآن که درباره علت حضور نظاميان دشمن در جبهه نبرد توضيح بخواهند به سوي آنها شليک ميکردند؟ و يا چرا پليس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه ميدارد؟! پاسخ اين لاطائلات بديهيتر از آن است که نيازي به توضيح داشته باشد. چرا که افراد ياد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غير اينصورت مظلومان را به قتل ميرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط براي تعيين مجازات بود و نه اثبات جرم.
ديروز آقاي علي مطهري، همان نماينده ياد شده از تريبون مجلس و براي چندمين بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضايي بوده و غيرقانوني است! و اين واقعيت ملموس را ناديده گرفت که سران فتنه آمريکايي اسرائيلي 88 به گواهي صدها سند غيرقابل انکار تحت مديريت مستقيم مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس و با هدف براندازي نظام دست به وطنفروشي و جنايت زدهاند و جرايم و جنايات مشهودي نظير ادعاي تقلب در انتخابات - فرمول ديکته شده جرج سوروس صهيونيست به خاتمي و دستورالعمل آشکار ريچارد رورتي به فتنهگران- دريافت کمک مالي کلان از ملکعبدالله سعودي و چند کشور اروپايي، حمايت آشکار از اسرائيل و آمريکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خياباني، اهانت به ساحت مقدس عاشوراي حسيني(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامي - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنايت ديگر فقط بخشي از جرم غيرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانياهو از آنها با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد کرد و اوباما، حمايت از سران فتنه را با ذکر نام، وظيفه استراتژيک آمريکا دانست و...
آيا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکي از اين همه جنايت، مستحق چندين بار اعدام نيستند؟ ضمن آن که قانوني بودن شوراي عالي امنيت ملي و ضرورت اجراي تصميمات آن در قانون اساسي تصريح شده است و رئيس قوه قضائيه که بالاترين مقام قضايي است از جمله اعضاي اين شورا ميباشد.
آقاي علي مطهري، از قانون سخن ميگويد و توضيح نميدهد که آيا سران و عوامل فتنه حاضر به پذيرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعاي تقلب- که خود با عمل خويش و در مواردي با بيان صريح آن را تکذيب کردهاند- حاضر به پذيرش قانون و طي روال قانوني تصريح و شناخته شده نبودند؟ و...
3- و بالاخره اگرچه دراينباره گفتني بسيار است ولي تنها به نکتهاي که هوشياري آقاي علي مطهري در اظهارنظر را ميطلبد، اشاره ميکنيم و آن، اين که، آنچه ايشان هر از چند گاه مطرح ميکند و مانند اظهارات ديروز وي بلافاصله با استقبال گسترده رسانههاي آمريکايي و صهيونيستي روبرو شده و با کف و سوت گروههاي ضدانقلاب همراهي ميشود، حاوي هيچ نکته تازه و يا سخن ناگفتهاي نيست بلکه نظير آن بارهاوبارها از سوي ديگران مطرح شده و بياعتنايي رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پي داشته است. بنابراين بدون کمترين ترديدي ميتوان نتيجه گرفت که اظهارات ايشان به خودي خود براي دشمنان بيروني و دنبالههاي داخلي آنها کمترين ارزش و اهميتي ندارد و اگر چنين بود، چرا وقتي مشابه همين اظهارات از سوي ديگران مطرح ميشود، به آن اعتنايي نميکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقاي علي مطهري به بيت شريف استاد بزرگوار، آيتالله شهيد مطهري است. توضيح آن که رسانهها و محافل بيگانه و ضدانقلابيون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ايشان تاکيد ميکنند، آقاي علي مطهري فرزند آيتالله مطهري و به سختي ميتوان حتي يک نمونه را يافت که قيد ياد شده را نداشته باشد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که جناب علي مطهري بدون انتساب به پدربزرگوار و شهيدشان نزد رسانهها و محافلي که براي ايشان کف و سوت ميزنند، اهميتي ندارد.
و بايد از ايشان پرسيد که اولا؛ ديدگاهها و نظرات وي چه نسبتي با ديدگاهها و نظرات استاد شهيد دارد ثانيا؛ اگر انتساب نسبي وي با استاد شهيد ناديده گرفته شود، چه باقي ميماند؟! ثالثا؛ مگر نه اينکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولي الناس بابراهيم للذين اتبعوه «نزديکترين انسانها به حضرت ابراهيم(ع) کساني هستند که از آن پيامبر بزرگوار پيروي ميکنند» و نه کساني که با آن پيامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبي داشتهاند. و رابعا؛ آيا جناب ايشان به اين نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهيد مطهري، از اظهارات وي ذوقزده شده و برايش کف ميزنند؟! و خامسا؛ آقاي علي مطهري، غير از مطالعه آثار شهيد مطهري- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال ديگري براي درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ايشان به بهرهگيري از محضر مستقيم استاد، قد نميدهد بنابراين بايد بپذيرند اگر قرار به بهرهگيري از طريق آثار استاد باشد، ديگران به مراتب از ايشان به ديدگاهها و نظرات استاد شهيد نزديکتر هستند.
منبع: مشرق